رفتار شناسی شیطان – بخش سوم ( قسمت دوم )

قسمت دوم
در قسمت قبل برخی شیوه های شیطان بیان شد. برخی دیگر از روشهای شیطان در این قسمت بیان خواهد شد و بقیه نیز در قسمت بعد خواهد آمد.
او ترس ایجاد میکند
نزدیکی به خداوند نوعی سپر در مقابل شیطان محسوب میشود. تسلیم خداوند بودن، ذکر نامهای مقدس او، درک اینکه هر چیز در جهان تحت کنترل اوست و … ، باعث ثبات روحی انسان می شود. شیطان همیشه کوشش خواهد کرد تا این ثبات روحی را درهم زند. یکی از این راه ها ایجاد ترس از غیر خداوند است. شیطان در کسانی نفوذ می کند که دارای ایمان ضعیف و غافل از یاد خداوند باشند، و یا کسانیکه فکرشان کاملاً بر روی حقیقت بسته باشد. بهرحال ترس باید فقط در مقابل خداوند باشد.
- اين فقط شيطان است كه پيروان خود را (با سخنان و شايعات بى اساس،) مى ترساند. از آنها نترسيد; و تنها از (مخالفت) من بترسيد اگر ايمان داريد! (آل عمران- ۱۷۵)
بنابراين، اگر در قلب ترس از غير خدا پيدا شود، نشانه عدم تكامل ايمان و نفوذ وسوسه هاى شيطانى است; زيرا مى دانيم در عالم بيكران هستى تنها پناهگاه، خدا است.
(همانطور که تابحال حتما دیدید، در فیلمهای هالیوودی، شیاطین و نیروهای شیطانی و در کل آنچه که مربوط به آنها است، بسیار مخوف و هولناک به تصویر کشیده میشود! ولی چرا؟!)
واقعا چرا باید از خداوند ترسید؟!
خدای متعال بزرگترین منبع کمال و قدرت و رحمت و آرامش و سعادت انسان است، بنابراین موجود ترسناک و نعوذ بالله آزار دهنده ای نیست. ترس از خدا در حقیقت به معنای ترس از دوری خدا و از دست دادن خداوند و تنها شدن انسان است. ترس از اینکه انسان بالاترین تکیه گاه و معشوق خود را در زندگی از دست بدهد. ترس از خدا به معناى ترس از مسؤولیتهایى است که انسان در برابر او دارد. ترس از این که در اداى رسالت و وظیفه خویش کوتاهى کند و به خوبى وظیفهاش را انجام ندهد؛ و به عبارتى، ترس از گناهان خود است. حضرت على(علیه السلام) در این زمینه مىفرماید «هیچ یک از شما ترس نداشته باشد مگر از گناه خویش.»(نهج البلاغه، کلمه قصار۸۲). قرآن کریم میفرماید: «و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست!» (نازعات ۴۰و۴۱) .
ملاحظه میکنید که آنچه باعث خوف است مقام خداست نه خود خدا، لذا اشکالی ندارد که به لحاظ خدایی خدا عاشقش باشیم و به لحاظ مقامش بترسیم. در واقع این ترس حاصل شناخت عظمت و جمال و جلال خداست. در حدیثى از امام صادق علیه السلام مىخوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: «کسى که مىداند خدا او را مىبیند، و آنچه مىگوید مىشنود، و آنچه را از خیر و شر انجام مىدهد مىداند، و این توجه او را از اعمال قبیح باز مىدارد این کسى است که از مقام پروردگارش خائف است، و خود را از هواى نفس بازداشته است.» (نور الثقلین جلد ۵ صفحه ۵۰۶ حدیث ۴۳)
نباید فراموش کرد که شهامت و اعتماد به نفس شخص با ایمان از کافر فرق دارد. مثلا هنگامی که لشکر فرعون به بنی اسرائیل رسید،
- هنگامى كه هر دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: ما در چنگال فرعونيان گرفتار شديم .
-
(موسى ) گفت : چنين نيست ، پروردگار من با من است، به زودى مرا هدايت خواهد كرد. (شعرا، ۶۱-۶۲)
امام صادق علیه السلام میفرمایند: به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند.
او اختلاف می افکند
تفرقه افکنی، گسترش سوء ظن و بدبینی، دامن زدن به اختلافات فکری و حقوقی و زمینه سازی برای خصومت و دشمنی بین عموم انسانها و به ویژه بین مسلمانان، سیاستی شیطانی است. قرآن در این زمینه هشدار داده است.
شیطان همیشه کوشش خواهد کرد تا مومنین وحدت و یکپارچگی خود را نادیده بگیرند. از روشهای او تلقین کلمات زشت در قلب مومنین است تا با گفتن آنها مومنین را از یکدیگر رنجیده کند و بین آنها تفرقه بیندازد. به همین دلیل در قرآن امر شده تا برای یکدیگر کلمات شایسته استفاده کنیم و از شیطان که دشمن ماست با خبر باشیم:
- به، بندگانم بگو: «سخنى بگويند كه بهترين (سخن) باشد.» چرا كه شيطان (به وسيله سخنان ناروا) ميان آنها فتنه و فساد مى كند; زيرا (هميشه) شيطان دشمن آشكارى براى انسان بوده است. (اسراء-۵۳)
چرا كه مكتب، هر قدر عالى باشد و منطق قوى و نيرومند، اگر با روش صحيح بحث و مجادله توأم نگردد، و به جاى لطف و محبت، خشونت بر آن حاكم میشود. لذا مى گويد: «به بندگان من بگو، سخنى را بگويند، كه بهترين باشد».
بهترين از نظر محتوا، بهترين از نظر طرز بيان، و بهترين از جهت توأم بودن با فضائل اخلاقى و روش هاى انسانى .
«چرا كه اگر قول احسن را ترك گويند، و به خشونت در كلام و مخاصمه و لجاج برخيزند، بدون شک شيطان در ميان آنها فساد و فتنه مى كند». و فراموش نكنيد، شيطان در كمين نشسته و بى كار نيست «زيرا شيطان از آغاز، دشمن آشكارى براى انسان بوده است»
از روشهای شیطان برای ایجاد اختلاف و دشمنی بین مردم، شراب و قمار ذکر شده است.
شيطان مى خواهد بوسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد. آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهى اكيد،) خوددارى خواهيد كرد؟! (مائده – ۹۱)
ظلم و حسد ورزی نیز از عوامل اختلاف است.
-
دين در نزد خدا، اسلام است. و كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده شد، (با يكديگر) اختلاف نكردند، مگر بعد از آگاهى و از روى ستم و حسد ورزى; و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، (بداند كه) خداوند، سريع الحساب است. (آل عمران-۱۹)
این آیه به سرچشمه اختلاف هاى مذهبى كه على رغم وحدت حقيقى دين الهى به وجود آمده مى پردازد و ظهور اختلاف را اولاً ـ بعد از علم و آگاهى معرفی میکند و ثانياً ـ انگيزه آن را طغيان و ظلم و حسد میداند.
شیطان خود را خیرخواه معرفی می کند
شیطان هیچگاه دشمنی خود را آشکار نمی سازد. بلکه خود را به شکل یک همکار و مشاوری دلسوز نشان می دهد. زمانیکه فرد باور کند که او نیتش خوب است، در این هنگام است که انسان را تحت کنترل خود در می آورد و هرگاه ضعف آن شخص برایش معلوم شد به مکر و حیله از آن استفاده می کند. دیدید که شیطان به شکل یک دوست سوی حضرت آدم و حوا (ع) آمد و قسم خیرخواهی برایشان خورد:
- سپس شيطان آنها را وسوسه كرد تا آنچه را از اندامشان پنهان بود آشكار سازد و گفت پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر به خاطر اينكه (اگر از آن بخوريد) فرشته خواهيد شد يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند!.
-
و براى آنها سوگند ياد كرد كه من خيرخواه شما هستم ! (اعراف، ۲۰-۲۱)
برادران حضرت یوسف (ع) نیز از همین تاکتیک استفاده کردند.
-
(برادران نزد پدر آمدند و) گفتند: «اى پدر! چرا تو درباره يوسف، به ما اطمينان نمى كنى؟! در حالى كه ما خيرخواه او هستيم! (یوسف-۱۱)
جوامع امروزی نیز با چنین حیله هایی مواجه هستند. مثلا میگویند “تا جوانی، از زندگی لذت ببر، هر زمانیکه پیر شدی عبادت کن” .
نقشه هاى آنهائى كه مى خواهند ضربه غافلگيرانه بزنند اینگونه است، از تمام مسائل روانى و عاطفى براى اين كه خود را حق به جانب نشان دهند استفاده مى كنند، ولى افراد با ايمان به حكم: أَلْمُؤْمِنُ كَيِّسٌ: «مؤمن هوشيار است» هرگز نبايد فريب اين ظواهر زيبا را بخورند، هر چند از طرف برادر مطرح شده باشد!.
معمولاً دشمنان با صراحت و بدون استتار براى ضربه زدن وارد ميدان نمى شوند، بلكه براى اين كه بتوانند طرف را غافلگير سازند، و مجال هر گونه دفاع را از او بگيرند، كارهاى خود را در لباس هاى فريبنده پنهان مى سازند، برادران يوسف (عليه السلام) نقشه مرگ، يا تبعيد او را تحت پوشش عالى ترين احساسات و عواطف برادرانه پنهان ساختند، احساساتى كه هم براى يوسف (عليه السلام) تحريك آميز بود و هم براى پدر ظاهراً قابل قبول.
اين همان روشى است كه ما در زندگى روزمره خود در سطح وسيع با آن روبرو هستيم، ضربه هاى سخت و سنگينى، كه از دشمنان قسم خورده، از اين رهگذر خورده ايم، كم نيست.
او با استفاده از نام خداوند فریب میدهد
از پلید ترین شگردهای شیطان اینست که با استفاده از نام خداوند، انسان را به بیراهه میکشاند. شخصی که به این شکل فریب می خورد فکر می کند عملش فی سبیل الله است، اما در حقیقت اینگونه نیست. چنین فریب خوردگانی به شدت به دین خداوند آسیب میزنند. از جمله مثالهایی که میتوان در این باره نام برد قرآن را بر سر نيزه کردن سپاه معاویه در جریان جنگ صفین است که منجر به فریب خوردن برخی افراد بی بصیرت سپاه حضرت علی (ع) شد. در حال حاضر هم گروههایی مانند طالبان و امثالهم نیز چنین عملکردی دارند. قرآن در دست میگیرند و ادعای نبرد با مستکبران را دارند اما انسانهای عادی را میکشند! الله و اکبر گویان حمله انتحاری به زائرین ائمه اطهار میکنند! مسافرین اتوبوس را به گروگان گرفته و همه را قتل عام میکنند! هرگز ندیدم تهدیدی از طرف چنین گروههایی متوجه رژیم های غاصب و حکام ظالم شود. این تاکتیک شیاطین بسیار ماهرانه و فریبکارانه است که سبب بروز چنین جنایاتی میشود. شگرد بسیار پست و ننگین و پلیدی است.
اما کسانیکه ترس واقعی از خداوند دارند هرگز در این دام نمی افتند. آنها میتوانند راه را از بیراهه تشخیص دهند.
-
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، براى شما (نورانيت درون و) وسيله تشخيص حق از باطل قرار مى دهد; و گناهانتان را مى پوشاند; و شما را مى آمرزد; و خداوند داراى فضل عظيم است. (انفال-۲۹)
بهرحال باز هم یادآوری میکنیم که:
-
مسلما شيطان دشمن شماست، او را دشمن خود بدانيد، او فقط حزبش را به اين دعوت ميكند كه اهل آتش سوزان (جهنم ) باشند!
-
كسانى كه راه كفر پيش گرفتند: بهره آنها عذاب شديد است ، و آنها كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند مغفرت و پاداش بزرگ از آن آنها است. (فاطر، ۵-۶)
شیطان در پی تضعیف روحیه مومنان است
از آیات و روايات متعددى استفاده مى شود كه شيطان براى غمگين ساختن مؤمنان، از هر وسيله اى استفاده مى كند.
-
آيا نديدى كسانى را كه از نجوا [= سخنان در گوشى] نهى شدند، سپس به كارى كه از آن نهى شده بودند باز مى گردند و براى انجام گناه و تعدّى و نافرمانى رسول خدا به نجوا مى پردازند، و هنگامى كه نزد تو مى آيند تو را تحيّتى (و خوشامدى) مى گويند كه خدا به تو نگفته است، و در دل مى گويند: «چرا خداوند ما را به خاطر گفته هايمان عذاب نمى كند»؟! جهنم براى آنان كافى است، وارد آن مى شوند، و چه بد فرجامى است!
-
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه نجوا مى كنيد، به گناه و تعدّى و نافرمانى رسول (خدا) نجوا نكنيد، و به كار نيك و تقوا نجوا كنيد، و از خدائى كه همگى نزد او جمع مى شويد (مخالفت فرمان) بپرهيزيد.
-
نجوا تنها از سوى شيطان است; مى خواهد با آن مؤمنان غمگين شوند; ولى نمى تواند هيچ گونه ضررى به آنها برساند جز به فرمان خدا; پس مؤمنان تنها بر خدا توكّل كنند! (مجادله، ۸-۱۰)
در مورد شان نزول این آیه مفسرین گفته اند که جمعى از يهود و منافقان در ميان خودشان، جدا از مؤمنان، نجوا مى كردند و سخنان در گوشى مى گفتند، و گاه با چشمهاى خود اشاره هاى ناراحت كننده اى به مؤمنان داشتند، مؤمنان هنگامى كه اين منظره را ديدند گفتند: ما فكر مى كنيم خبر ناراحت كننده اى از بستگان و عزيزان ما كه به جهاد رفته اند به آنها رسيده و از آن سخن مى گويند، و همين باعث غم و اندوه مؤمنان مى شد، هنگامى كه اين كار را تكرار كردند مؤمنان به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شكايت نمودند، پيامبر(صلى الله عليه وآله)دستور داد: هيچ كس در برابر مسلمانان با ديگرى نجوا نكند، اما آنها گوش ندادند، باز هم تكرار كردند، آيه فوق نازل شد (و آنها را سخت بر اين كار تهديد كرد).
شیطان نه فقط از نجوا، بلكه گاه در عالم خواب، صحنه هائى در برابر چشم او مجسم مى كند، كه موجب اندوه او شود و دستور داده شده است كه مؤمنان در اين گونه موارد، با پناه بردن به ذات پاك خدا و توكل بر او اين گونه القائات شيطانى را از خود دور كنند.
همچنین باید توجه داشت که نداى ملكوتى اسلام به واسطه شجاعت مسلمين گسترش يافت و با هيبت آنان استقرار پيدا كرد و اگر اين دو عامل نبود، اسلام در همان جزيرة العرب از پاى در مى آمد. اما در بطن شجاعت و هيبت، نفاق شكل مى گيرد و هرچه اين دو رو به ضعف بگذارند، منافقين عرصه ظهور بيشترى خواهند يافت و به همين سبب، اين گروه در معركه جهاد، شجاعت و در صحنه صلح، هيبت مومنين را نشانه مى گيرند.
او وعده های دروغین می دهد
از تاکتیک های دیگر شیطان دادن وعده های دروغین است. چیزیکه در این وعده ها مشترک است موقتی بودن آنها در این دنیا است. شیطان وعده سرگرمی، روابط جنسی، موفقیت و شهرت و … می دهد.
-
اين گونه در برابرهر پيامبرى، دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم; آنها بطور سرّى سخنان ظاهر فريب و بى اساس (براى اغفال مردم) به يكديگر القا مى كردند; و اگر پروردگارت مى خواست، چنين نمى كردند; (ولى ايمان اجبارى سودى ندارد.) بنابراين، آنها و تهمت هايشان را به حال خود واگذار.
-
نتيجه (وسوسه هاى شياطين) اين خواهد شد كه دلهاى كسانى كه به قيامت ايمان ندارند، به آنها متمايل گردد; و به آن راضى شوند; و هر گناهى كه بخواهند، مرتكب شوند. (انعام، ۱۱۲-۱۱۳)
هدف هرچیزیکه باشد، کسانیکه پیروی از شیطان می کنند بدون شک در تقدیر آنها دوزخ نوشته است.
-
شيطان به آنها وعده ها (ى دروغين) مى دهد; و به آرزوها، سرگرم مى سازد; در حالى كه جز فريب و نيرنگ، به آنها وعده نمى دهد.
-
آنها [= پيروان شيطان ]جايگاهشان جهنّم است; و هيچ راه فرارى از آن ندارند. (نساء، ۱۲۰-۱۲۱)
در آخر هم شیطان بر وعده باطل خویش اعتراف میکند.
-
و هنگامى كه كار تمام مى شود، شيطان مى گويد: «خداوند به شما وعده حق داد; و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف كردم. من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اين كه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد; بنابراين، مرا سرزنش نكنيد; و خود را سرزنش كنيد. نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من. من نسبت به شرك شما درباره خود، كه از قبل داشتيد، (و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و كافرم!» به يقين ستمكاران عذاب دردناكى دارند! (ابراهیم-۲۲)
اما کسی که همیشه خواهان رضایت، رحمت و محبت خداوند باشد، به هیچ نوع وعده های شیطانی که بخاطر چیزهای موقتی این جهان است، فریب نخواهد خورد و میدانند که وعده خداوند حق است.
-
و كسانى كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته انجام داده اند، بزودى آنان را در باغهاى بهشتى وارد مى كنيم كه نهرها از پاى درختانش جارى است; جاودانه در آن خواهند بود. خداوند وعده حقى داده است و كيست كه در گفتار و وعده هايش، از خدا راستگوتر باشد؟!
او باعث نگرانی های بی اساس می شود
حقیقت سعادت انسان در آینده، لقاء خداوند در ابديتی بی منتهاست. از همین رو شيطان، به قدري انسان را نگران آینده امورات دنيوی اش مي كند كه آخرت خویش را از یاد می برد، تا جايي كه تمام هم و غم زندگیش را مسايل دنيایش تشکیل می دهد.
در چنین حملاتی انسان دايماً نگران آينده خود، خانواده، آینده شغلی، اقتصادی و… شده و آنها را چنان تاريك و نا اميد كننده مي بیند که مجالی برای اندیشیدن به ابديت و زندگی آخرتش نمی یابد. چنین تصوراتی انسان را از مرگ، که نزديكترين پدیده به انسان است، غافل نموده و زمانی به خود می آید كه تمام زحماتش را براي همسر و فرزندان و… صرف نموده و پیش فرستاده ای براي خویش در محضر خداوند ندارد.
هر چقدر انسان بیشتر به جنبه طبيعی و خواسته های نفساني اش بپردازد، آينده فطري اش را نابودتر می کند، چرا که خواسته هاي طبيعت نا محدودند و هرگز به طور مطلق ارضا نمی شوند. از همین رو دائماً بر میزان غم و اضطراب این گروه از افراد افزوده شده و هرگز به آرامش واقعی نخواهند رسید.
یکی دیگر از این انواع حملات شیطان، تولید نگرانی و اضطراب برای بدست آوردن روزی و گذران اقتصاد زندگی است. قرآن برای دفع چنین حملاتی، شاه کلید توکل را توصیه فرموده و متذکر می شود که روزي تان بدست خداوند بوده و هم اوست که برایتان میزان آن را مقدر مي سازد (از تو حرکت، از من برکت).
گاهي شيطان با ایجاد دغدغه های کاذب در امور مختلف زندگی، چنان ذهن انسان را درگیر نموده و افكارش را متوجه چنین موضوعاتی میسازد كه فرصتی برای پرداختن به رشد انسانی اش ندارد. این دسته از مشغله ها آنچنان ذهن را درگیر خویش مینمایند که در مدت زمانی طولانی حتی فرصت يك نماز با حضور قلب را به انسان نمی دهند.
همچنین شيطان با به رخ کشیدن گذشته هاي گناه آلود و تلخ، حذف بسیاری از باورهای اعتقادی از قبیل پذیرفته شدن توبه برای جبران گذشته، ناتوان جلوه دادن فرد برای شروع حرکتی جدید به سمت خداوند و … امكان هر حركت مثبت و سازنده اي را از او می گیرد. در اینصورت فرد چنان مشغول گذشته و زیر و رو کردن گناهانش میشود که مدام از خودسازي، آرامش و لذات معنوی محروم مي ماند. و یا اینکه حركتش متوقف يا كند شده و حتي امكان عقب گرد دارد.
او امید های کاذب میدهد
بدون شك اميد و آرزو عامل حركت چرخهاى زندگى انسانها است كه اگر يك روز از دلهاى مردم جهان برداشته شود، نظام زندگى به هم مى ريزد و كمتر كسى دليلى بر فعاليت، تلاش و جنب و جوش خود پيدا مى كند! ولى همين عامل حيات و حركت، اگر از حدّ بگذرد و به صورت «آرزوى دور و دراز» در آيد بدترين عامل انحراف و بدبختى است، و درست، همانند آب باران كه مايه حيات است اما اين آب، اگر از حدّ گذشت مايه غرق شدن و نابودى خواهد شد.
-
(پاداش هاى الهى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست; هر كس عمل بدى انجام دهد، مطابق آن كيفر داده مى شود; وكسى را جز خدا، ولىَّ و ياور خود نخواهد يافت. (نسا-۱۲۳)
آرزو و تمنّى از محدود بودن قدرت انسان و ناتوانى او سرچشمه مى گيرد; زيرا هر گاه به چيزى علاقه داشت و به آن نرسيد، شكل آرزو و تمنّى به خود مى گيرد، و اگر هميشه خواستن توانستن بود، و هر چه مى خواست فوراً به آن دست مى يافت، آرزو معنى نداشت.
البته تمنّيات انسان، گاهى صادق است و از روح بلند او سرچشمه مى گيرد، و عاملى است براى حركت و تلاش و جهاد و سير تكاملى او، مثل اين كه انسان آرزو مى كند در علم و دانش و تقوا و شخصيت و آبرو سرآمد جهانيان باشد.
ولى، بسيار مى شود كه اين آرزوها كاذب است، و درست بر عكس آرزوهاى صادق، مايه غفلت و بى خبرى و عقب ماندگى است، مثل آرزوى رسيدن به عمر جاويدان، و در اختيار گرفتن تمام اموال و ثروت ها، و حكومت بر همه انسان ها و موهومات ديگرى از اين قبيل.
-
بگذار آنها بخورند، و بهره گيرند، و آرزوها آنان را غافل سازد; ولى به زودى خواهند فهميد! (حجر-۳)
هنگامى كه وسوسه های شيطان انسان را احاطه كند و زشتىها را در نظرش به صورت زيبايىها نشان دهد و او را گرفتار آرزوهاى دور و دراز سازد، بعيد نيست حق را به دست فراموشى بسپارد و به آن پشت كند.
-
به يقين كسانى كه بعد از روشن شدن راه هدايت براى آنها، پشت به آن كردند، شيطان اعمال زشتشان را در نظرشان زينت داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فريفته است. (محمد- ۲۵)
او انحراف را صحیح نشان میدهد
در قرآن از شیطان یاد شده که به خاطر دشمنی با فرزندان آدم (ع)، از طرق مختلف مثل: زینت دادن بدی ها، وعده و وعیدهای کاذب، وسوسه، تحریک و سرانجام با تسلط و ولایت بر انسان، او را به انحراف و کجروی می کشاند.
-
چرا هنگامى كه سختى (و عذاب) ما به آنان رسيد، (تضرع نكردند و) تسليم نشدند؟! بلكه دلهاى آنها قساوت پيدا كرد; و شيطان، آنچه را انجام مى دادند، در نظرشان زينت داد. (انعام-۴۳)
نافرمانی خداوند سبب قساوت قلب شده بطوریکه خوب و بد برای انسان قابل تشخیص نخواهد بود و حتی اگر عمل بدی از انسان سرزند شیطان آن را به نظر زیبا جلوه خواهد داد.
امیرمومنان(علیه السلام) در این سخن علّت انحراف (= فتنه) را دو چیز معرّفى مى كند:
۱ـ هوى و هوس
۲- دومین عامل پیدایش انحراف و فتنه، همان چیزى است كه تحت عنوان نوآورى و «بدعت در دین» مطرح مى شود كه از عامل اوّل ناشى مى گردد. حضرت على (علیه السلام) این دو عامل را به عنوان دو عامل آغازین انحراف انسان معرّفى مى كنند و در واقع هشدار مى دهند كه در تفسیر دین باید بنا را بر «تسلیم» گذارد و نه امیال و آراء شخصى.
در صورت پیروی از هوی و هوس و بدعت در دین است که فرقه های انحرافی زمینه ظهور و بروز پیدا میکنند و عده ای نیز به علت جهل و شک و گرفتارى در شبهات و عدم تلاش برای رفع آنها، غفلت، تأثیرپذیرى از تبلیغات آنان، ترک شدن امر به معروف و نهى از منکر در میان مسلمانان و سکوت خواص جامعه در برابر انحرافات فردى و اجتماعى، بىعدالتى و ظلم، حاکم شدن خفقان و فقر بر مردم، دنیازدگى و حرص و طمع با آرزوهاى دراز و غفلت از مرگ، خود محورى و تکبر و غرور و ایجاد زمینه براى تسلط شیطان بر نفس و نفوذ و سیطره وسوسه ها بر عقل و فطرت، رویگردانى از ولى (ع) و تقلید کورکورانه از دگران، ضعف نفس و ضعف اراده، عدم صبر و استقامت لازم بر راه راست، قساوت قلب در اثر گناه و بالاخره فراموشى مقام و منزلت انسانى خویش در پى فراموشى خدا و فرمانهاى او، به آنها گرایش پیدا میکنند.
البته به هر اندازه هم که این عوامل متعدد و قوى باشند، قدرت سلب اختیار و اراده و حق گزینش را از انسان ندارند.
-
ما انسان را از نطفه به هم آميخته اى آفريديم، و او را مى آزماييم; (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم.
-
ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس. (انسان، ۲-۳)
او وعده فقر میدهد
شيطان به وسيله ترس از فقر و تهيدستى انسان را وادار به كسب مال از انواع طرق نامشروع مى كند.
-
شيطان، شما را (هنگام انفاق،) وعده فقر و تهيدستى مى دهد; و به زشتيها امر مى كند; ولى خداوند وعده «آمرزش» و «فزونى» به شما مى دهد; و خداوند، رحمت و قدرتش گسترده، و (به هر چيز) داناست. (و به وعده خود وفا مى كند.) (بقره- ۲۶۸)
در توضيح اين سخن بايد گفت: در نظر ابتدائى، انفاق و بذل مال، چيزى جز «كم كردن» مال نيست و اين همان نظر كوته بينانه شيطانى است، ولى با دقت و ديد وسيع مى بينيم: انفاق، ضامن بقاى اجتماع، تحكيم عدالت اجتماعى، و سبب كم كردن فاصله طبقاتى و پيشرفت همگانى و عمومى مى باشد و مسلّم است كه با پيشرفت اجتماع، افرادى كه در آن اجتماع زندگى مى كنند نيز، در رفاه و آسايش خواهند بود و اين همان نظر واقع بينانه الهى است.
در دنياى امروز كه نتيجه و اثر اختلافات طبقاتى و پايمال شدن ثروت ها به خاطر به هم خوردن تعادل تقسيم ثروت، به روشنى به چشم مى خورد، درك معنى آيه فوق چندان مشكل نيست.
-
آرى، شما همان گروهى هستيد كه براى انفاق در راه خدا دعوت مى شويد، بعضى از شما بخل مىورزند; و هر كس بخل ورزد، نسبت به خود بخل كرده است; و خداوند بى نياز است و شما همه نيازمنديد; و هرگاه سرپيچى كنيد، خداوند گروه ديگرى را به جاى شما مى آورد، پس آنها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق مى كنند). (محمد- ۳۸)
اما کسانی که سرمایه خود را در راه رضای غیر خدا صرف میکنند، شیطان شریک آنهاست.
-
هركدام از آنها را مى توانى با صدايت تحريك كن! و لشكر سواره و پياده ات را بر آنها گسيل دار; و در ثروت و فرزندانشان شركت جوى; و آنان را با وعده ها سرگرم ساز! ـ ولى شيطان، جز فريب و دروغ،وعده اى به آنهانمى دهد. (اسراء-۶۴)
مثلاً در عصر و زمان خود مى بينيم شياطين، مرتباً پيشنهاد سرمايه گذارى و تأسيس شركت ها، ايجاد انواع كارخانه ها و مراكز توليدى در كشورهاى ضعيف مى كنند، و تحت پوشش اين شركت ها انواع فعاليت هاى خطرناك و مضرّ را انجام مى دهند، جاسوس هاى خود را به نام كارشناس فنى يا مشاور اقتصادى، مهندس و تكنيسين به اين كشورها اعزام مى دارند، و با لطائف الحيل آخرين رمق آنها را مى مكند و از رشد، نمو و استقلال اقتصادى آنها جلوگيرى مى كنند.
ايجاد مراكز فساد، تحت پوشش ساختن هتل هاى بين المللى، كلوپ هاى تفريحات سالم، سينماها، فيلم هاى گمراه كننده و مانند آن يكى از رايج ترين برنامه هاى مخرب اين شياطين است كه نه تنها فحشاء را از اين طريق ترويج مى كنند و عامل فزونى فرزندان نامشروع مى شوند، بلكه، نسلى منحرف، سست و بى اراده، بى خيال و هوس باز از اين طريق پرورش مى دهند، هر اندازه ما در برنامه هاى آنها باريك تر و دقيق تر شويم به عمق خطرات اين وسوسه هاى شيطانى آشناتر خواهيم شد.
ادامه دارد…